سلام بزرگواران باز هم این مصیبت حادثه منا رو به همه ی شما تسلیت عرض میکنم
امروز حکایتی رو براتون مینویسم از کتاب داستانها و پندها ج4 ص 43
بسم الله
مردی با زن خود بر سر سفره ای نشسته بود میان سفره مرغی بریان نهاده بودند.
سائلی به درب خانه آنها آمد درخواست کمک کرد:
صاحب خانه از جای حرکت کرد و او را با عصبانیت دور کرد مدتی گذشت ،آن مرد فقیر شد و بواسطه تنگدستی همسر خود را طلاق داد،
زن شوهر دیگری اختیار نمود اتفاقا باز روزی با شوهرش بر سرسفره ای نشسته بودند مرغ بریانی هم وجود داشت .
فقیری بر در خانه آمد شوهرش گفت :خوبست همین مرغ را به فقیر بدهی ،زن مرغ را برداشت و به درب خانه رفت تا مرغ را به فقیر بدهد،
وقتی که بازگشت شوهرش متوجه شد که او گریه می کند.
سبب گریه را پرسید.
گفت آن فقیر شوهر سابقم بود
حکایت آزردن و کمک نکردن به سائل را برای شوهرش بازگو کرد
شوهرش گفت به خدا من همان سائلم که به درب خانه تان آمدم و آن مرد مرا رنجانید.
دوستان من ان شالله آل سعود هم که لعن خدا بر او باد
به همین زودی جواب کار ناشایستی که با مسلمانان انجام داد را خواهد گرفت
فقط باید صبور باشیم خدا هیچ وقت ظالمین رو به حال خودشون رها نخواهد کرد
این حکایت درسیست برا همه ی ما که بدونیم اگر کار ناشایستی انجام بدیم مطمئنا روزی گریبانگیرمان خواهد شد.
سعی کنیم هنگام کمک کردن به فقرا طعنه نزنیم توهین نکنیم و همه ی آدما رو مثل هم ندونیم
ان شالله که هممون یک مسلمون واقعی باشیم و معرفت انسان بودن را در خودمون پیداکنیم
عربستانیها معنای انسان بودن رو هنوز درک نکردن اونها حتی برای مردگان خودشون هم ارزشی قائل نیستن و همه ی اینها ریشه ی اصلیشون از وهابیت می باشد .
آرزوی همه ی ما نابودی آل سعود و همه ی طرفداران این حکومت بی لیاقت می باشد .
ان شالله به همین زودی مژده فرج مولامون رو به همدیگه تبریک عرض کنیم
دیر نیست نزدیک نزدیک ،نزدیکتر از آنکه تصورش کنیم ان شالله
یا علی التماس دعای فرج